rayan | ||
|
كودك بيش فعال و ورزشچرا ورزش براي كودك بيش فعال ضروري است؟همانطور كه مي دانيد يكي از نشانه هاي بيش فعالي در كودك بي قراري است. اگر تا به حال با يك كودك بيش فعال مواجه شده باشيد، حتما متوجه شده ايد كه نمي توانند چند دقيقه سرجايشان بنشينند و دائما توي صندلي شان وول مي خورند . طبيعي است كه ورزش كردن راهي براي آزاد كردن اين انرژي هاي نهفته در كودك است و در كنار دارو و رفتار درماني مي تواند به بهبود وضعيت فرزندتان كمك كند علاوه بر اين ورزش كردن كودكان بيش فعال باعث بهبود عدم توجه، تكانش گري و مهارت هاي اجتماعي اين بچه ها خواهد شد . كدام ورزش ها براي كودكان بيش فعال توسط كارشناسان توصيه مي شود؟دوچرخه سواري، شنا و فوتبال جزو ورزش هايي هستند كه متخصصان براي كودكان بيش فعال توصيه مي كنند. چه ميزان ورزش براي كودك بيش فعال مناسب است؟ تاثير ورزش بر مغز كودك بيش فعال ورزش و فعاليت بدني فقط به تقويت ماهيچه ها كمك نمي كند، بلكه مغز كودك را نيز ورزيده مي كند. وقتي بچه ها ورزش مي كنند مغزشان شروع به ترشح تركيبات شيميايي مي كند كه با آنها انتقال دهنده عصبي گفته مي شود. از جمله اين انتقال دهنده ها مي توان به دوپامين اشاره كرد كه نقش مهمي در افزايش تمركز كودك بيش فعال دارد. در پاسخ به اين سوال كه آيا بيش فعالي درماني هم دارد،مي توان توضيح دادكه كودك بيش فعال را حتما بايد به يك روانشناس برد تا حركات اصلاحي را به او آموزش دهد. اينگونه كودكان نياز به توجه و تشويق بيشتري دارند. ما به والدين ياد مي دهيم كه هر وقت كودك بيش فعالشان رفتار آرام و خوبي انجام داد، به او جايزه و پاداش بدهند و كودك را به سمت رفتارهاي آرام و باطمأنينه سوق بدهند. برخلاف تصور برخي از والدين و يا توصيه اطرافيان هرگز نبايد كودكان مبتلا به بيش فعالي را به سمت ورزش هاي خشن و رزمي مثل كاراته و بوكس هدايت كرد.
چند نكته كليدي براي تشويق كودكان به ورزش علاوه بر كاهش علائم بيش فعالي، كودكان از حضور در برنامه هاي روتين ورزشي و انجام فعاليت بدني منفعت هاي ديگري هم مي برند چون ورزش در موارد زير نيز موثر است: ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
[ ۱۱ آذر ۱۳۹۶ ] [ ۰۹:۵۶:۱۸ ] [ vahid ]
پرورش كودك خلاقخانواده يكي از عوامل بسيار مهم در رشد و پرورش خلاقيت كودكان محسوب مي گردد كه نقش مهمي در شكوفايي خلاقيت هاي كودكان دارد. از آنجا كه كودك حساسترين مراحل رشد خلاقيت را در محيط خانه سپري ميكند، محيط مناسب خانوادگي، شيوه و نگرشهاي صحيح فرزندپروري در رشد و شكوفايي خلاقيت سهم مهمي ايفا ميكند . ايجاد سوال در ذهن كودكبراي ايجاد سؤالات تازه در ذهن كودكتان، او را راهنمايي كنيد. آموزش به كودك بايد طوري باشد كه او را به طرف پرسشهاي تازه هدايت كند. معلم بايد هنگام جواب دادن به سؤالات كودك، او را به سمت مهارتهاي جديد سوق دهد و از به كار بردن كلماتي مانند بله، خير، هرگز و امثال آن دوري كند. اين نوع جوابها نمي تواند ارتباط كاملي بين سؤالات كودك و معلومات قبلي او برقرار كند . والدين و مربيان، نه تنها بايد درباره امور مربوط به كودك، بلكه درباره امور خانه و مدرسه نيز از او نظر خواهي كنند و عقايد او را مانند عقايد بزرگسالان در حضور خود، به بحث و گفتگو بگذارند . احترام به عقايد كودكبه عقايد جديد و تازه كودكتان احترام بگذاريد. كودكاني كه به نوعي خلاقيت آنها برانگيخته شده، روابط و مفاهيم را درك مي كنند. لذا والدين و مربيان آنها ممكن است به آنها توجه نداشته باشند و حتي گاهي او عقايد خود را چنان مطرح كند كه بزرگسالان قادر به ارزشيابي و جايگزيني آنها نباشند. تشويق كودكان به ابرازعقايد جديد، مي تواند در رشد خلاقيت آنها موثر واقع شود . محيط خانه را به صورتي درآوريد كه در آن فعاليت، بازي و خنده به مقدار زيادي وجود داشته باشد. شما و كودكانتان سعي كنيد كارها را به روش هاي جديد و جالب انجام دهيد. با تشويق و تأييد رفتار كودك و فراهم آوردن زمينه هاي مساعد و تدارك بازي هاي دلخواه او، قدرت تخيل و خلاقيت كودك را تقويت كنيد . خيال پردازيهاي كودكان را سرزنش نكنيد زيرا خلاقيت او را محدود مي سازيد. حضور در مكان هاي عمومي از مكان هاي جديد ديدن كنيد همراه با كودك به نمايشگاهها و موزه هاي مختلف و طبيعت زيبا برويد، اجازه دهيد او از نزديك مكان هاي گوناگون را شناسايي كند . از مراقبتها و دخالتهاي بيش از حد در زندگي كودكان اجتناب كنيد. يكي از ويژگيهاي انسان خلاق اين است كه تواناييش را خودش به كارمي اندازد . وظيفه والدين و مربيان اين است كه اين قابليت را در او زنده نگاه دارند و به كودكان اجازه دهند بعضي اوقات مطابق سليقه خود اشياء را كشف كنند. مراقبتها و دخالتهاي زياد از حد بزرگسالان در زندگي و رفتارهاي كودكان، قابليت يادگيري مبتكرانه آنها را تضعيف مي كند . از كودكان بخواهيد كه اشياء و امور نيمه تمام را تكميل كنند؛ از كودكان تقاضا كنيد تا جملات نا تمام و داستانهاي نا كامل، تصاوير و نقاشي هاي نيمه تمام و حتي اشياء ناقص را كامل نمايند. براي او اسباب بازي هايي بخريد كه خودش بتواند آنها را به يكديگر متصل كند و با آنها مدلهاي مختلف خلق كند . تحمل عقايد تازه را توسعه دهيد . مربيان بايد عقايد تازه افراد خلاق را حمايت و بچه ها را تشويق به اين عمل كنند . اجازه دهيد اشيا را از نزديك لمس كنند. علاوه بر مشاهده اشيا لازم است كودك آنها را لمس كند زيرا مشاهده شيء به تنهايي كنجكاوي كودك را ارضا نمي كند. كودكاني كه از لمس كردن اشيا محروم مي شوند توانايي لازم جهت كشف و اختراع را از دست مي دهند. مشاهده همراه با لمس اشيا، آنها را در بازي هاي خيالي، اختراعات و پاسخ گويي به آزمونهاي خلاقيت ياري مي دهد. به كودكان اجازه دهيد وسايل بي خطر خانه را لمس كند. خصوصا كودكان بيرون كشيدن وسايل آشپزخانه از داخل كابينتها و بازي با كاسه و قابلمه و بشقابها را بسيار دوست دارند . اعطاي آزادي زمينه رشد خلاقيت در خانه زماني فراهم مي شود كه به كودكانتان آزادي زيادي بدهيد و به آنها به عنوان يك فرد احترام بگذاريد، از نظر عاطفي در حد اعتدال به آنها نزديك شويد و بر روي ارزشهاي اخلاقي و نه قوانين خاص تأكيد كنيد. حس كنجكاوي در كودكان را پرورش دهيد. براي اين امر، هيچ چيز مثل پاسخهاي صحيح و مناسب به پرسشهاي او موثر نيست. سؤال، در واقع انعكاس از ذهن تشنه اي است كه مي خواهد با دريافت جواب از فردي كه بهتر از او مي داند خود را سيراب كند، اگر چه احتياج، بايد فوراً برآورده شود اما كمي مكث بين سؤال و جواب، غالباً مي تواند افكار و ايده اي مفيد جهت مباحثه و گفتوگو به بار آورد . كودك را هميشه از يك مسير خاص به خانه نبريد. زماني كه با او بيرون مي رويد، هنگام برگشتن به خانه به او توضيح دهيد كه مي خواهيد از يك راه جديد به خانه برويد. او از اين طريق در مي يابد براي رسيدن به يك هدف راه هاي مختلفي وجود دارد . در مورد كاربردهاي مختلف يك وسيله خاص از كودكان سؤال كنيد. كاربرد ابزارها و وسايل مختلفي كه را در خانه داريد، براي كودك شرح دهيد و از او بپرسيد: به نظر تو اين وسيله چه كاربردهاي ديگري مي تواند داشته باشد. به اين طريق شما ذهن كودك را مستعد مي كنيد. چگونگي آزمايش منظم عقايد را ياد بدهيم. يكي از هدفهاي كاملا پذيرفته شده تربيتي اين است كه به بچه ها آزمون واقعيتها را آموزش دهيم تا تصوير واقعي از دنيايي كه در آن زندگي مي كنند بدست آورند . ويژگي هاي كودكان خلاق اغلب اوقات اگر كمي وقت و حوصله كنيم متوجه وجود خلاقيت در بچه ها مي شويم. بهترين زمان براي اطلاع از خلاقيت كودكان، تماشاي آنها به هنگام بازي است. خلاقيت عامل مهم بازي است. كودك را در حالي كه آزادانه و فارغ البال با مواد و اسباب بازيهايش سرگرم بازي است تماشا كنيد. كودكان خلاق اغلب براي هر يك از وسايل بازي خود موارد استفاده متفاوتي پيدا مي كنند و قبل از اينكه از وسيله اي به سراغ وسيله ديگر بروند از آن به انواع مختلف استفاده مي نمايند.
0)
كودك خلاق اغلب از منابع خود به انواع و اشكال مختلف و گاه حيرت انگيز استفاده مي كند.ممكن است يك جعبه خالي براي كودك خلاق ارزشي به مراتب بيش از بهترين و پيچيده ترين اسباب بازيها داشته باشد. كودكان خلاق مي توانند با توجه به موقعيت و مكان خاص بازي را تغيير دهند، بازيهاي جديد ابداع كنند، مقررات خاصي وضع كنند، رهبري بازي را در دست گرفته و با سازمان بندي منسجم په به صورت فردي و چه به صورت گروهي بازي كنند. بازي اين گونه افراد از تنوع و گوناگوني آكنده بوده و مي توانند با توجه به علايق خود و بازي كنان هدفهاي بازي را اعمال كنند. در مقابل كودكاني كه از خلاقيت بي بهره بوده و يا خلاقيت كمي دارند در بازي ها نقش پيرو را به عهده گرفته، خود را ملزم به رعايت كامل مقررات بازي مي دانند، تخطي از قوانين را جايز نشمرده و بازي را بيشتر به عنوان وظيفه و كار تلقي مي كنند تا وسيله اي براي رشد، بنابراين سهم آنها از لذت بازي كمتر از كودكان خلاق است. كودكان خلاق اغلب با آب و تاب حرف مي زنند. ذكر جزييات يك ماجرا و به تفضيل سخن گفتن مي تواند نشانه قدرت خيال و تصور زياد باشد. شور و نشاط و مشغوليت هاي شديد جسماني دارند. با دقت به اشيا و پيرامون خود مي نگرند. اشتياق به صحبت كردن درباره كشفيات با ديگران دارند
طلاق با كودكان شما چه مي كند:بسياري از والدين نگران اثرات منفي طلاق بر روي كودكان خود هستند و برخي از آنها به همين خاطر از طلاق صر ف نظر مي كنند. اهميت زيادي دارد كه والدين از ميزان تأثيرات طلاق بر روي كودكان درك روشني داشته باشند تا بتوانند از تأثيرات منفي آن بكاهند . اين نكات را نبايد از ياد ببريد: ۱) تأثيرات طلاق بر روي كودكان تأثيرات بالقوه اي هستند. ۲) اين تأثيرات در گروه هاي مختلف سني كودكان متفاوت است. ۳) ميزان اين تأثيرات به عوامل زيادي بستگي دارد كه تقريبا تمام آنها در كنترل شما هستند. طلاق چه تاثيري بر روي كودكان مي گذارد؟ احساس ناامني و هراس از آينده:طلاق غالبا احساس امنيت كودكان را كاهش داده و آنها را نسبت به آينده نگران مي كند. به عنوان مثال: «آيا ما فقير مي شويم؟»، «آيا به حد كافي غذا خواهيم داشت؟» «آيا بايد به يك مدرسه جديد برويم؟»، «آيا مي توانم دوستانم را ببينم؟» ترس از ترك شدن : پس ازطلاق كودك متوجه مي شود كه يكي از والدين ديگر در خانه نيست واز اين مي ترسد كه ديگري نيز «ناپديد» شود و او را تنها بگذارد. طردشدگي : كودكان طلاق ممكن است احساس طرد شدگي كنند. يادمان باشد كودكان خود را در مركز جهان مي دانند و بنابراين هر اتفاقي كه روي دهد به نحوي به آنها مربوط مي شود. احساس گناه :كودكان ممكن است به اين نتيجه برسند كه در طلاق والدين مقصر هستند و به خاطر حرفي كه زده اند يا كاري كه انجام داده اند اين اتفاق روي داده است و بنابراين احساس گناه و شرمندگي مي كنند. حتي نوجوانان پرخاشگر نيز ممكن است به اين باور برسند كه رفتار آنها در طلاق والدين نقش داشته است. ناتواني : كودكاني كه خود را در اختلاف ميان والدين مسئول مي دانند فكر مي كنند مي توانند به اوضاع سروسامان بدهند و سعي مي كنند «بچه بهتري» باشند. آنها تصور مي كنند مي توانند كاري انجام دهند كه والدين مجدداً در كنار يكديگر زندگي كنند. وقتي اين اتفاق نمي افتد و نقشه هاي كودكان با شكست مواجه مي شود آنها احساس ناتواني و نااميدي مي كنند. بلاتكليفي : مخرب ترين تأثير طلاق بر روي كودكان زماني روي مي دهد كه والدين در حضور آنها به تحقير يكديگر مي پردازند. دراين مواقع كودكان احساس مي كنند كه بايد جانب يكي از والدين را بگيرند و اين كار براي آنها بسيار دشوار است. از سوي ديگر كودكان تصور مي كنند اگر از هيچكدام از والدين پشتيباني نكنند ازسوي هردو رانده مي شوند. كودكان در واقع در شرايط بغرنجي قرار مي گيرند كه درآن دوست داشتن پدر و مادر «كار اشتباهي»است! اندوه : كودكان طلاق به شدت احساس اندوه و استيصال مي كنند و اعتقاد دارند كه ديگر عضوي از يك خانواده نيستند. در واقع احساس كودكان طلاق مشابه احساس كودكاني است كه والدين خود را بر اثر بيماري يا تصادف از دست داده اند ولي به اندازه آنها مورد حمايت قرار نمي گيرند و ممكن است به شدت دچار افسردگي شوند. اضطراب :كودكان طلاق ممكن است احساس اضطراب كنند و خود را تحت فشار ببينند. به عنوان مثال احتمال دارد آنها وظايف بيشتري را در خانه برعهده بگيرند. در ضمن ممكن است يكي از والدين يا هر دو آنها از كودكان به عنوان مشاور استفاده كنند. در اين مواقع كودكان كه احساس مي كنند بزرگ شده اند و دوست دارند كمك كنند اضطراب خود را پنهان مي نمايند. تنهايي : كودكان طلاق ممكن است احساس تنهايي كنند و دل شان براي والديني كه از آنها جدا شده اند تنگ شود. معمولا والديني كه در كنار كودكان مي مانند آنقدر گرفتار مشكلات خود هستند كه به فرزندشان نمي رسند. احتمال دارد طلاق بر روي رابطه كودكان با همسالانشان نيز تأثير بگذارد و كودكان در جاهاي ديگر به دنبال آرامش بگردند و يا طرد شوند. خشم : خشم احساسي متداول درميان كودكان طلاق است كه در اثر عدم درك يا پذيرش اين مسئله روي مي دهد. كودكان گاهي خشم خود را نشان نمي دهند. خشم كودكان زماني رواج پيدا مي كند كه دلايل طلاق روشن نباشد. در اين مواقع كودكان به خاطر آنچه از نظر آنها «غيرضروري» است از والدين خود مي رنجند. افسردگي :افسردگي از تأثيرات مستقيم طلاق محسوب مي شود و در واقع يك تأثير ثانوي است كه به دنبال اندوه، احساس تنهايي و طردشدگي به وجود مي آيد. افسردگي نشانه آن است كه كودكان حمايت كافي براي رويارويي با مسئله طلاق دريافت نكرده اند. چه بايد كرد؟اول از همه توجه داشته باشيد كه اين تأثيرات تا چه حد ناشي از طرز تفكر فرزند شما در مورد خودش، والدين و طلاق مي باشد. به همين دليل شما بايد با كودكان در مورد طلاق حرف بزنيد و از ميزان تأثيرات منفي آن بكاهيد. درضمن شما بايد مراقب رفتارتان باشيد و احساسات منفي خود را نسبت به همسرتان بروز ندهيد. و سخن آخر اينكه فراموش نكنيد براي فرزندتان وقت كافي بگذاريد. ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
[ ۸ آذر ۱۳۹۶ ] [ ۰۲:۰۶:۵۴ ] [ vahid ]
بي اعتمادي كودكانمساله بي اعتمادي در كودكان را ميتوان به مساله شخصي تشبيه كرد كه پاهايش قدرت و قوت ايستادن ندارند و براي اينكه در ميان جمعي بايستد و شكست خود را عرضه دارند . دستپاچگي ، لكنت زبان ، خود را به آب و آتش زدن ، شكست و بست به راه انداختن همه از ويژگي آنها و حاكي از عدم اعتماد آنهاست . كودكاني كه به خود و يا والدين و مربيان اعتماد ندارند حالات و رفتارهاي ويژه اي دارند كه همه آنها حكايت از همين وضع و شرايط دارد . جلوه و نمونه هاكودكاني كه اعتماد ندارند و يا اعتماد خود را از دست داده اند روحي شكست خورده دارند و شخصيت خود را از دست رفته و بي اعتبار مي شناسند. جرأت انجام دادن كاري را ندارند، به پيش نمي روند از ترس آنكه مبادا خطري متوجه وجودشان شود. اينان مي كوشند در زندگي هرگز شكستي برايشان پديد نيايد و اگر شكست بخورند خود را مي بازند و يا گناه خود را به گردن اين و آن مي اندازند. در آن مرحله و شرايطي نيستند كه پاي واقعه اي و مسئوليتي بايستند و از خود دفاع كنند و يا براي عدم موفقيت خود دليل قابل قبولي ذكر كنند و علت دارند از اين طريق خود را با شرايط محيط سازگار سازند. در برخوردها و ارتباطاتكودكان بي اعتماد در برخوردها و ارتباطات بي اعتماد و سوءظن خود را به وجهي كامل نشان مي دهند اگر از سوي كسي محبتي به او شود به آن به نظر ترديد مي نگرد و با خود مي انديشد كه نكند زير كاسه نيم كاسه اي باشد به روابط او با حالت تزلزل و بي اعتمادي مواجه مي شوند. از معاشرت ها اصولا" وحشت دارند و مي ترسند كه نكند آسيبي متوجه شان شود و آنها كه بزرگترند ترس اين را دارند كه نكند شخصيت شان در ديگران هضم شود. احساس و تصورشانكودكان بي اعتماد احساس و تصور شگفت آوري دارند. از جمله اينكه گمان دارند همه دشمن و بدخواه آنهايند. شخصيت شان فاسد و منحط است و مي خواهند به آنها صدمه برسانند. گمان شان اين است كه در اجتماع مورد تعدي و اجحافند و حتما" بايد به كسي وابسته شوند تا صدمه نبينند و چون فرد قابل اعتمادي برايشان نيست پس آسيب پذيري را براي خود قطعي مي دانند. احساس شان اين است كه تنهايند، تكيه گاهي ندارند، فرد قابل اعتمادي برايشان نيست، همه او را خوار و بي مقدار مي شناسند، همه مي خواهند او را اذيت كنند، و يا او را پلي براي سعادت خود قرار دهند اگر چه به بهاي بدبختي او تمام شود. خواسته ها و تمايل آنهاميل به جلب محبت از يكسو و ميل به انتقام و عناد از سوي ديگر تضاد عميقي در آنها پديد آورده است. دلشان مي خواهد نظر و توجه ديگران را به سوي خود معطوف دارند زيرا به شدت نيازمند به لطف و عنايت ديگران هستند و ميل به انتقام هم در اعماق وجودشان نهفته است و همه گاه انتقاد مي كنند و رنجش و آزردگي خود را دوست دارند به نحوي بروز دهند. نياز به جلب محبت و روابط حسنه و عدم موفقيت در آنان آرامش شان را از آنها سلب كرده است و مي خواهند ديگران به سراغ آنها آيند و به نحوي ثابت كنند و نشان دهند كه دوستدار واقعي هستند، اعلام محبت شان را باور ندارند ولي مي خواهند شرايطي پديد آيد كه آن را باور كنند و از بيم و تشويش و هراس نجات يابند و احساس ناامني خود را سركوب نمايند. ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
[ ۷ آذر ۱۳۹۶ ] [ ۰۹:۰۱:۵۶ ] [ vahid ]
پرخاشگري و خشونت در كودكان
پرخاشگري معمولا از زماني در كودك آغاز ميشود كه كودك توانايي بروز رفتارهاي خشونتآميز را داشته باشد، بنابراين از 2 سالگي كودكان ميتوانند براحتي اين رفتارها را از خود بروز دهند .
بررسي علل پرخاشگري
علائم رفتارهاي پرخاشگري در گروههاي سني مختلف، متفاوت است. به عنوان مثال ممكن است رفتار پرخاشگري در كودكان 2 تا5 سال با گريههاي شديد، زد و خورد با والدين و اطرافيان، پا كوبيدن و كوبيدن سر به ديوار و خود زني همراه باشد. در دوران مدرسه نيز عمده خشونت در مقابل همسالان بروز ميكند. در اين دوران، حجم گريهها كاهش مييابد. در دوران بلوغ نيز عمدتا رفتارهاي خشونتآميز ميتواند تبديل به يك نوع افسردگي شود. در اين دوران، اين رفتارها ميتواند به 2 گروه كاملا آرام در خود فرو رفته با علائم افسردگي يا رفتارهاي كاملا خشونتآميز به شكل زد و خورد بروز كند. ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
[ ۶ آذر ۱۳۹۶ ] [ ۱۰:۲۱:۵۹ ] [ vahid ]
ين روزها خيلي از والدين گلايه مي كنند كه فرزندان شان، بخصوص براي درس خواندن، تمركز كافي ندارند و برخي والدين نگرانند كه شايد علت متمركز نشدن كودكشان بيش فعالي باشد. هر كم حواسي يا شيطنت يا كم تمركزي ، بيش فعالي نيست. عوامل گوناگوني ممكن است بر توانايي كودكان در تمركز كردن اثر بگذارد. گاهي كودك مشكلات جسماني مانند تيروئيد يا كم خوني دارد كه باعث مي شود نتواند متمركز شود گاهي هم محيط زندگي كودك مناسب نيست براي مثال خانواده هاي متشنج و با درگيري زياد، كودكاني كم حواس پرورش مي دهند. شايد براي تان عجيب باشد اما خانواده هايي كه بيش از اندازه بر رفتار فرزندان نظارت مي كنند هم باعث ناتواني كودك در تمركز كردن مي شوند. البته من حدي از نظارت والدين بر كودك را مجاز مي دانم اما وقتي كار به جايي مي رسد كه پدر و مادر حتي در بازي بچه دخالت مي كنند، بيش از اندازه « بايد» به زندگي كودك تزريق مي كنند، دائما برايش قانون وضع مي كنند و راهنمايي اش مي كنند، من نتيجه مي گيرم كه آنها نظارت بر كودك را از حد گذرانده اند. تفاوت كودك بيش فعال با كودك كم تمركز چيست؟ كودك بيش فعال علايم واضحي براي روانشناس و روانپزشك دارد. چنين كودكي علاوه بر توجه نكردن به محيط اطراف، گيج، خشمگين و پرخاشگر است و نمي تواند هيچ كاري را كامل كند و تنبيه مي شود و اين تنبيه ها بر خشم و پرخاشگري اش مي افزايد. كودك بيش فعال همچنين پرسش هاي نا به جاي زيادي مطرح مي كند و بسياري از كارهايش تكراري است. متاسفانه اصطلاح بيش فعالي ميان خانواده ها مد شده است و آنها به محض اين كه مي بينند كودك شان شيطنت مي كند يا حواس پرت است موضوع را به بيش فعالي نسبت مي دهند و اصرار مي دهند كه براي فرزندشان دارو بگيرند در حالي كه اين داروها كودكان سالم را بيمار مي كند براي مثال كودكان ۴ ۵ ساله كمتر مي توانند بنشينند يا راه بروند و ترجيح مي دهند دائما جست و خيز كنند و اگر اين بالا و پايين پريدن ها كه به خيال پدر و مادر شلوغ كاريست اتفاق نيفتد، مغز كودك، كامل نمي شود. به همين علت است كه ما معمولا در مهدكودك ها از مربي ها مي خواهيم كودكان بي تحرك و بيش از اندازه آرام را معرفي كنند و از ديدگاه ما امكان دارد اين نوع كودكان سالم نباشند. بنابر اين اگر فرزندي داريد كه تمركز ندارد اولين احتمال تان نبايد بيش فعالي باشد. ناتواني در تمركز كردن چه ربطي به هوش دارد؟ هم يك كودك باهوش و هم يك كودك كم هوش مي توانند كم حواس باشند پس نمي شود گفت ارتباط معني داري ميان شان وجود دارد. گاهي به نظر مي آيد بچه هايي كه تمركز ندارند ، انرژي زياد تخليه نشده اي دارند كه در زمان انجام كارهايي مهم آنها را وا مي دارد شيطنت كنند. همينطور است. در برخي موارد علت نامتمركز بودن كودكان تخليه نشدن انرژي آنهاست. بچه ها حتما بايد بازي كنند. چون بازي هم انرژي شان را تخليه مي كند و هم باعث تكامل مغزشان مي شود .
ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
[ ۵ آذر ۱۳۹۶ ] [ ۰۸:۵۹:۵۶ ] [ vahid ]
نشانه هاي اضطراب در كودكان يكي از اختلال هاي دوران كودكي، اضطراب است كه اگر به موقع تشخيص داده شود، قابل درمان مي باشد. ترس و تشويش، شيوع اضطراب در كودكان را پايه ريزي مي كند و در صورتي كه اين ترس ها، بيمار گونه نباشد، به صورت طبيعي خود را نشان مي دهد… خجالتي و گوشه گير بودن، جزو شايع ترين اضطراب هاي اجتماعي كودكان است كه مي تواند زندگي آنان را مختل كند. كودكان، ترس و اضطراب را از راه شرطي شدن فرا مي گيرند. بروز ترس ها در كودكان، قابل پيش بيني نيست و در تمام سنين، يكسان نمي باشد. نقش خانواده به عنوان عاملي در ايجاد اختلال اضطراب كودكان، هميشه مورد توجه قرار گرفته است. انتقال اضطراب از پدر و مادر به كودك، بر اثر مشاهده و الگوسازي رفتارها صورت مي گيرد.بروز ترس ها در كودكان، قابل پيش بيني نيست و در تمام سنين، يكسان نمي باشد. كودكان مي توانند براي مقابله با اضطراب و ناكامي، از روش هاي دفاعي مانند كناره گيري، انكار كردن، سركوبي و فرافكني استفاده كنند. كودك ياد گرفته هميشه از موقعيت ها و شرايط ناراحت كننده و محرك هاي آزار دهنده، كناره گيري كند تا در آرامش باشد. مكيدن انگشتان و شب ادراي، از علائم اضطراب است كه حتي در سنين نوجواني هم اتفاق مي افتد. در واقع وقتي كودك نتواند راه هايي را براي مقابله با اضطراب بجويد، مجبور مي شود به زمان خردسالي برگردد. دنياي كودكان كوچك است. اگر براي شان مشكلي پيش بيايد، امتحاني را بد داده باشند و يا در ورزش يا كاري شكست خورده باشند، بدترين سناريو را مي نويسند و دنياي خود تيره و تار مي كنند. تحقيقات نشان مي دهد از هر 8 كودك، 1 نفر دچار اضطراب و استرس است. اضطراب در كودكان با علائم مختلفي بروز ميكند: علائم ونشانه هاي اضطراب در كودكان به بدترين گزينه فكر مي كنند بدغذايي از علائم اضطراب در كودكان است مشكلات جسمي پيدا مي كنند كج خلق مي شوند مشكلش را بزرگ مي كند بي دليل دعوا مي كنند دعواي بي دليل و خشونت از علائم اضطراب در كودكان است كمال گرا مي شوند مشكل خوابيدن دارند هميشه در مورد آينده مضطرب هستند دوست ندارند از شما جدا شوند اضطراب جدايي يكي از انواع اضطراب در كودكان است
ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
[ ۴ آذر ۱۳۹۶ ] [ ۱۱:۲۴:۱۲ ] [ vahid ]
دلايل گريه كردن زياد كودكان چيست؟ * مطابقت با محيط: در چند روز اول بعد از تولد نوزاد بايد با محيط اطراف خود به سرعت مطابقت پيدا كند. نوزاد از محيط گرم و نرم رحم به محيطي منتقل ميشود كه پر از صدا نور و انواع حسهايي است كه قبلا تجربه نكرده بود. بنابر اين دور از ذهن نيست كه نوزاد به علت شوك برخورد با اين موارد احساس ناراحتي بكند و ناراحتي خود را به صورت گريه نشان بدهد. * عدم شناخت نيازهاي كودك: در روزهاي اول بعضي از گريههاي نوزادتان براي اين است كه شما هنوز با نيازهاي او آشنا نشدهايد. بنابراين تا حد امكان به رفتار فرزندتان توجه كنيد شما رفتارهاي او را در داخل رحم ميشناسيد. ميدانيد چه موقعي خوابيده، حركاتش را درك كرديد و فرزندتان نيز ضربان قلب شما را احساس كرده كه زمينه ساز ارتباط روحي و جسمي را براي هم فراهم ميكند. بنابراين فرزندتان را با هيچ بچهاي مقايسه نكنيد. او موجودي استثنايي و خاص است. او فرزند شماست. * ناراحتي روحي: در روزهاي اول نوزاد نياز دارد كه تا حد امكان نزديك شما باشد. اگر گريه فرزندتان با اقدامات عادي قطع نشد شايد تنها نياز دارد كه در كنارش باشيد. احساس عدم امنيت: نوزاد در بغل شما احساس آرامش ميكند و وقتي روي زمين ميگذاريد ناراحت ميشود اين علامت نشان ميدهد كه بچه بغل ميخواهد. بچه از اينكه در بغل شما باشد ضربان قلب شما را بشنود و به صورت شما نگاه كردن لذت ميبرد. * حوصلهاش سر رفته: حدود ۵ ماهگي تنها به اين علت ممكن است گريه كند كه حوصلهاش سر رفته و نياز دارد كه كسي او را سرگرم كند. در اين صورت جايي بگذاريد تا دور و بر را بتواند ببيند و به اتاقي كه داريد كار ميكنيد ببريد و صدايش كنيد. * تحريك بيش از حد: بغل كردن بيش از حد، محيط شلوغ، حتي بازي بيش از حد ممكن است بچه را ناآرام و حساس كند. او را به اتاق آرام ببريد و كمك كنيد بخوابد. برايش عكس كتاب نشان دهيد و داستان تعريف كنيد. قوطيهاي خالي هم اسباب بازي خوبي است. * خستگي مفرط: بچه خسته نياز به آرامش دارد. براي اينكه آرامش خود را حفظ كند او را در بغل بگيريد به محيط كم نور برويد، آرام تكانش دهيد، آواز بخوانيد، ضربات آرام و ريتميك به پشتش وارد كنيد. * ترس: از صداي بلند و يا تصويري ممكن است اتفاق بيافتد. * درك اضطراب والدين: بچهها اضطراب مادر و پدر را درك ميكنند. لذا بچه در بغل كسي كه اضطراب دارد نميتواند آرام بگيرد. مادران اغلب به علت استرس ناشي از گريه بچه در سيكل معيوبي ميافتند كه از يك طرف منجر به افزايش گريه بچه و در نتيجه افزايش استرس مادر شده و به همين شكل ادامه پيدا ميكند. در اين مواقع بچه در بغل يك فرد ديگر آرامش بيشتري ميگيرد. مواقعي كه بچه به هيچ عنوان آرام نميگيرد بهتر است از يك نفر براي كمك استفاده كنيد. آرام شدن بچه در بغل فرد ديگر نشانهٔاين نيست كه فرزندتان شما را نميخواهد يا شما بيكفايت هستيد.
علل جسمي:
*گرسنگي: قبل از اينكه بچه گريه كند به نشانههاي احتمالي گرسنگي توجه كنيد. اين نشانهها شامل: باز و بسته كردن دست روي سينه، باز و بسته كردن دهان، مك زدن، قورت دادن متناوب است. بچه معمولا هر ۲ الي ۳ساعت بايد تغذيه شود. * تشنگي: تعداد دفعات ادرار كردن اگر از معمول كمتر باشد نشانه مصرف پايين مايعات يا تعريق بيش از اندازه است. شيرخوار در صورت تغذيه مناسب نياز به آب ندارد. در صورتي كه احساس ميكنيد تشنه است بيشتر شير بدهيد. در شير مصنوعي خوارها ممكن است علاوه بر شير نياز به كمي آب هم وجود داشته باشد. به خصوص اگر شير با غلضت نامناسب تهيه شود. در مناطق بسيار گرم ممكن است شيرخوار نياز به آب داشته باشد. براي كودكان بهتر است از آب جوشيده سرد شده استفاده كنيد. * كهنه كثيف شده: هر بچهاي با كهنه كثيف گريه نميكند. ولي كهنه كثيف ميتواند بعدا منجر به ادرار سوختگي در شيرخوار شود كه در اين صورت كهنه خيس منجر به ناراحتي شيرخوار ميشود. * آروغ: بعد از شير دادن، شيرخوار را مدت چند دقيقه حالت نيمه نشسته قرار دهيد و سپس بلند كنيد و روي شانههاي خود بگذاريد. از يك پيشبند و يا كهنه زير چانه بچه استفاده كنيد تا لباستان كثيف نشود و دهان شيرخوار هم با لباس شما تماس پيدا نكند. * احساس گرما يا سرما: نوزاد توانايي تنظيم درجه حرارت بدن خود را ندارد. لذا براي اينكه متوجه دماي بدنش شويد از پشت دستتان روي شكم شيرخوار يا سينه استفاده كنيد. دستها و پاها محل مناسبي براي سنجش گرماي بدن كودك نيست و اغلب سردتر است. وقتي وارد محيط گرم ميشويد لباس اضافي را در بياوريد حتي اگر خواب باشد. در هواي سرد از پوشش مناسب استفاده كنيد و مثلا ماشين را قبل از بردن بچه به داخل آن گرم كنيد. * نياز به تغيير وضعيت: قبل از اينكه نوزاد بتواند خودش وضعيت بدنش را تغيير بدهد ممكن است گريه شيرخوار تنها براي اينكه وضعيت ناراحتي دارد اتفاق بيافتد. * لباس يا محيط ناراحت: حلقه جوراب دور مچ پا، حلقه شورت در ران، وجود جسم خارجي يا حشره در لباس، ماندن مواد شوينده در كهنه پارچهاي، تنگي لباس، بالش يا تشك ناراحت باشد يا مثلا نور در چشمش ميتابد و... * گرفتگي بيني: نوزاد با دهان نميتواند نفس بكشد بنابراين در صورت گرفتگي بيني نميتواند خوب شير بخورد و مدام احساس ناراحتي ميكند. والدين مي توانند از مشاوران متخصص روانشناس كودك براي بهينه كردن روش هاي تربيتي كودك از طريق مشاوره حضوري ومشاوره غير حضوري مانند مشاوره تلفني استفاده كنند . ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
[ ۱ آذر ۱۳۹۶ ] [ ۱۰:۴۵:۱۸ ] [ vahid ]
[ ۱ ]
|
|
[ ساخت وبلاگ :ratablog.com ] |